برچسب : نویسنده : bahrielmirao بازدید : 118
هنوز هم غزل از حال بهتری که ندارم
غم آنچنان نفسم را گرفته است که اینک
امید بسته ام ،اما به ساغری که ندارم
دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندم
هزار نامه به پای کبوتری که ندارم؟
به رغم آنکه نبودی، همیشه پای تو ماندم
که سخت مومنم، اما به باوری که ندارم
اگرچه بافتنی نیست راه تا تو رسیدن
به جز خیال ، ولی کار دیگری که ندارم
شبیه ابر بهاری دلم عجیب گرفته
کجاست شانه ی امن برادری که ندارم؟!
عاشقانه اي به رنگ آسمان من ......برچسب : نویسنده : bahrielmirao بازدید : 123
برچسب : نویسنده : bahrielmirao بازدید : 117
برچسب : نویسنده : bahrielmirao بازدید : 118
همچو سلمان در مسلمانی بکوش
ای مسلمان تا که سلمانت کنند
خوی حیوانی سزاوار تو نیست
ترک این خو کن که انسانت کنند
چو نداری درد درمان هم مخواه
درد پیدا کن که درمانت کنند
بنده ی شیطانی و داری امید
که ستایش همچو یزدانت کنند.
همچو خاک افتادگی کن پیش از آن
که به زیر خاک پنهانت کنند
برچسب : حضرت مولانا,حضرت مولانااعظم طارق,حضرت مولانا حسین علی, نویسنده : bahrielmirao بازدید : 126
زمان چیز عجیبی است میدود جلو میرود و دوست داشتنی ترین آدم های زندگیت را یا کهنه میکند یا عوض!!!
بعضی ها یا تغییر میکنند یا حقیقت درونشان مشخص میشود
زمان دیر یا زود به تو ثابت می کند که کدامشان ماندنی اند و کدامشان رفتنی ....!!!
دعا کنيم زمان بگذرد و دنیا پر شود از آدم های واقعی
آدم های که نه زمان آنها را عوض میکند نه زمین ...
برچسب : دلنوشته,دلنوشته های عاشقانه,دلنوشته های زیبا,دلنوشته ها,دلنوشته غمگین,دلنوشته های دلتنگی,دلنوشته هاي دلنشين,دلنوشته های مادرانه,دلنوشته های ناب,دلنوشته تنهایی, نویسنده : bahrielmirao بازدید : 115
برچسب : نویسنده : bahrielmirao بازدید : 103
اصلا هم نگران کم شدنت نباش...
آنکس که اگر کم باشی گمت میکند
همانیست که اگر زیاد باشی حیفت میکند ...
سعی کن متفاوت باشی...
فقط خوب باش...
این روزها
خوب بودن به اندازه ی کافی متفاوت است...
عاشقانه اي به رنگ آسمان من ......برچسب : چارلی چاپلین به دخترش,چارلي چاپلين به دخترش,سخنان چارلی چاپلین به دخترش,وصيت چارلي چاپلين به دخترش,نصيحت چارلي چاپلين به دخترش,نامه چارلي چاپلين به دخترش جرالدين,کتاب چارلی چاپلین به دخترش,وصيتنامه چارلي چاپلين به دخترش, نویسنده : bahrielmirao بازدید : 118
مگسانند دور شیرینی
تا حطامی که هست می نوشند
همچو زنبور بر تو می جوشند
باز وقتی که ده خراب شود
کیسه چون کاسه ی رباب شود
ترک صحبت کنند ودلداری
معرفت خود نبود پنداری
بار دیگر که بخت باز آید
کامرانی ز در فراز آید
دوغبایی بپز که از چپ و راست
در وی افتند چون مگس در ماست
راست خواهی سگان بازارند
کاستخوان از تو دوستر دارند
عاشقانه اي به رنگ آسمان من ......برچسب : حضرت سعدی,حضرت دوست سعدی,سعدی,سعدی حضرت علی,حضرت حلیمه سعدیه,حضرت شیخ سعدی شیرازی,اشعار حضرت سعدی,گلستان حضرت سعدی,زندگی نامه حضرت سعدی,شعر از حضرت سعدی, نویسنده : bahrielmirao بازدید : 109